اصلاح مدیریت مدارس،کلیدارتقای کیفیت آموزش است
داریوش شاه ولی -معلم هنر مدارس ایذه -خوزستان-
یکی از چالشهای جدی در نظام آموزش و پرورش، مسئلهی مدیریت مدارس است. متأسفانه در ساختار بحث مدیریت، معمولاً فردی که به مقام مدیریت میرسد، تا پایان دوران خدمت در همان جایگاه باقی میماند؛ گویی مدیریت نه مسئولیتی موقتی، بلکه حقی دائمی است.
اما آیا چنین رویکردی با اصول عدالت، پویایی و کارآمدی سازگار است؟
نخست، در بسیاری از نظامهای آموزشی پیشرو، مدیریت مدارس دورهای و چرخشی است. این یعنی هر مدیر پس از سه تا چهار سال فعالیت، جای خود را به فرد دیگری میدهد تا از تجارب و دیدگاههای گوناگون برای رشد مدرسه بهره گرفته شود. استمرار مدیریتیِ طولانیمدت، معمولاً منجر به رکود، بیانگیزگی و گاه ایجاد فاصله میان مدیر و بدنهی معلمان میشود.
دوم، پرسشی بنیادین مطرح است:
چراباید یک نفر که از بدو خدمت، پست مدیریت را در اختیارمیگیرد، از مزایای مالی و حقوقی خاص این سمت هم در دوران خدمت و هم پس از بازنشستگی برخوردار باشد؟
در حالی که معلمی دیگر، تمام عمر حرفهای خود را در کلاس درس، میان فشارهای آموزشی و مسئولیتهای تربیتی، بدون هیچ مزیت اضافی میگذراند.
اگر قرار است عدالت آموزشی معنا داشته باشد، باید میان تلاش، سختی کار و سهم هر فرد در تربیت نسل آینده تناسب برقرار شود.
سوم، موضوعی که کمتر به آن پرداخته میشود، سلامت روان مدیران است. مدیر مدرسه نهفقط مسئول برنامهریزی، بلکه محور تعادل عاطفی و روانی کل مجموعه است.
بابیست وهفت سال سابقه ی آموزشی پیشنهاد میشود همهی مدیران، هر سال یکبار توسط روانپزشک یا روانشناس معتمد و آگاه ارزیابی شوند تا از سلامت روان و آمادگی لازم برای ادامهی مدیریت اطمینان حاصل شود.
مدیری آرام، متعادل و درکمند، میتواند محیطی امنتر و الهامبخشتر برای معلمان و دانشآموزان بسازد.
در نهایت، پرسش اصلی همچنان باقی است:
چرا نظام آموزش و پرورش ما، که باید الگوی پویایی و یادگیری باشد، در ساختار مدیریتی خود تا این اندازه ایستا عمل میکند؟
آیا زمان آن نرسیده که فرصت مدیریت، میان همهی معلمان توانمند و شایسته به صورت عادلانه تقسیم شود؟
من به سهم خود، این دغدغه را از سر دلسوزی و عشق به آموزش مطرح میکنم، با امید به اینکه صدای تغییر، آرام اما مؤثر، در فضای آموزش طنیناندازد.
مدرسه زمانی پویا میشود که مدیریت آن نیز در مسیر یادگیری و تحول باشد.




