روزی که خدا بیامرز بلیک ادواردز، خالق کارتون ماندگار “پلنگ صورتی” در سانتا مونیکا (جنوب کالیفرنیا) ریق رحمت را با همه مخلفاتش سر کشید و با دیار فانی بای بای کرد، هیچ کس فکر نمی کرد شلوغ کاری های ظریف و شوخی های هوشمندانه های این بابا در کارتون هایش روزی رنگ واقعیت به خود بگیرند و دانشمندان را مجبور به واکنش کند! تو نگو این سینماگر ناقلا در حقیقت به کمدی کلاسیک آمریکا زندگی نمی بخشید بلکه مثل لئونادو داوینچی، نوستراداموس، بابا وانگا و … داشت آینده تکنولوژی را پیش بینی می کرد و رویاهایش را عینیت می بخشید. نمونه اش همین ماجرای ابر دزدی پلنگ صورتی و اذیت کردن گروهبان دودو …
حالا این داستان ابر دزدی و کاهش بارش برف در اقلیم ما رخ داده است و یک عده معتقدند ترکیه ابرهای ما را می دزدد و جماعتی هم بر این باورند ترکیه ابرها را نمی دزدد ، بلکه آنها را قبل از ورود به کشور ما عقیم می سازد و به سمت ما می فرستد! ( باز خوبه ماجرا در همین حد باقی مانده و گلاب به رویتان کار گمانه زنی ها به سمت سوی ختنه و زبانم لال وازکتومی و این داستان ها کشیده نشده است!) بگذریم …
یعنی اگر تا همین چند سال قبل یک شیر پاک خورده ای ( شاید هم دامداران یا میهن خورده) ادعا می کرد ترکیه برنامه ریزی کرده ابرهای ما را بدزدد تا اینجا برف و باران نبارد، اول یک تست الکل از بنده خدا می گرفتند و در صورت منفی بودند عاجزانه از او تقاضا می کردند از موتوری جنس نگیرد!
هر چند از قدیم گفته اند «ابر بی باران بود ابری که از احسان تهی است» ولی فراموش نکنیم مسائل زیست محیطی در داستان خشکسالی و بارش کم برف و باران بی تاثیر نیستند. بماند که برخی مسئولان قبلی هم در این خصوص تذکر داده بود که ابرها زیر پایشان را نگاه می کنند و جایی که خشک است، اصلاً حال نمی کنند چیزی ببارند حالا می خواهد برف باشد یا باران!
البته فعلاً جای نگرانی نیست و کارشناسان و دانشمندان حتی همین عمو سیفی ( سرایدار مفخم مدرسه ما) هم فرضیه ابردزدی یا جنگ اقلیمی را خیلی محکم رد کرده اند و معتقدند چنین چیزی رخ نداده است ولی جلوی ضرر را از هر جا بگیریم منفعت است. از این بشر دو پا هر چیزی بر می آید و ممکن است در سال های آینده در کنار انواع و اقسام دزدی های متعارف و غیر متعارف، دزدی ابر یا برف و باران هم داشته باشیم! از قدیم هم گفته اند «تخم مرغ دزد ابر دزد می شود» فلذا احتیاط شرط عقل است.
از آنجایی که بارش فکری هزینه ای ندارد و نیازی به بارور کردن ابرهای ذهن ندارد، در راستای حفظ و صیانت از محیط زیست کشور به رسم معهود و شیوه مالوف پیشنهاد می شود در وهله اول فعلاً ابرهای مملکت را بیمه کنیم بعد هم خدا بزرگ است.
در جریان هستید که یکی از شرکت های پای کار که مثل این همسایه بنگاهی ما نه گفتن را نیاموخته است، شرکت بیمه است که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را بیمه می کند. کاری به عملکرد و پرداخت خسارت پس از بروز حادثه هم نداریم؛ مهم بیمه کردن و گرفتن حق بیمه و شتیل است که به اعلی درجه و احسن وجه انجام می شود. در این مورد بخصوص هم می توانیم از شرکت های بیمه گر معتبر برای بیمه کردن ابرهای آسمان کمک بگیریم. به هر حال یک سفره ای پهن است و شرکت های بیمه هم ۴ تا لقمه بردارند به جایی بر نمی خورد و خیال مان راحت است ابر ها هم مثل مسافران قطار بیمه هستند و اگر بلایی سرشان بیاید جای هیچ نگرانی نیست!
البته می توان در آینده به مقولات دیگری نظیر تولید انبوه ابر مصنوعی، بارور کردن ابر ها، پیش فروش ابر، فروش اعتباری ابر، عرضه ابر در بورس، صادرات و واردات ابر و … هم فکر کرد! رویاهایتان نقره فام …
وحید حاج سعیدی
